- مشخصات کتاب
- زمزمههای آسمانی
- در باغ حضور /محمدسعید میرزایی
- شیفتهتر از پیش /حمیده رضایی
- فرازهایی از مناجات نامه شهید رضا سادهوند/گردآوری: نزهت بادی
- «با سرانگشتانِ خاکی» /محمد سعید میرزایی
- روشنایی نیایش /اکرم کامرانی اقدام
- ای جرعه وزیده به پیمانه /علی سعادت شایسته
- «... و دیگر تشویشی نیست» /داوود خان احمدی
- وعده گاه نیاز /زهرا احمدی
- سجده بر پیشگاه خداوند/اسماء آقابیگی
- با تو جاودانیم/حمید باقریان
- به رسم بندگی و عشق /اسماء آقابیگی
- آفرینش
- جلای جان
- شهد وصال
- زخم زیتون
- از دریچه زمان
- اشاره
- آغاز سفر هفت ساله حکیم ناصر خسرو
- سالروز عملیات غرورآفرین مرصاد
- بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی، شیخ اشراق
- وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام
- وقوع جنگ جمل
- ولادت حضرت زهرا علیهاالسلام
- اشاره
- علیوار، زهرا بودهای/حسین هدایتی
- دلخوشی پیامبر صلیاللهعلیهوآله/محمد کامرانی اقدام
- فاطمه میآید/معصومه داوود آبادی
- سرچشمه فزاینده رحمت/میثم امانی
- هدیهای بینظیر/خدیجه پنجی
- آئیینهها، دانههای تسبیح تواند/ سیده فاطمه موسوی
- کوثر جاودانگی/داوود خان احمدی
- «فاطمه علیهاالسلام در حجاب»/نزهت بادی
- خوش آمدی! /حبیب مقیمی
- زلالترین چشمه زمین/علی سعادت شایسته
- ای شکوه نام بلندت بیهمتا!/حمزه کریمخانی
- «فاطمه، فاطمه است»/زهرا احمدی
- گل یاس/حمید باقریان
- روز زن - روز مادر
- تولد حضرت امام خمینی رحمهالله
- روز خبرنگار
- آغاز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی
- ولادت حضرت امام محمد باقر علیهالسلام
- شهادت حضرت امام هادی علیهالسلام
- روز جهانی مسجد
- تو را من چشم در راهم
- جمال چهره تو ... /منیره زارعان
- فردا روز خورشید است/مریم سقلاطونی
- پنهان ز دیدهها و.../داوود خان احمدی
- سوار سبز پوش/ابراهیم قبله آرباطان
- منتظرم/مهنازالسادات حکیمیان
- او میآید/ابراهیم قبله آرباطان
- پنجره انتظار/حمید باقریان
- دوباره به ساعت نگاه کرد/مهدی میچانی فراهانی
- تا زمین را پر از شکوفه کنی/ابراهیم قبله آرباطان
مگر می توان هر سحر که درهای آسمان به مهربانی ات گشوده می شود، با سبدِ «نیایش» به میوه چینی باغِ «حضور» رفت و با میوه های «اجابت» بازنگشت؟
شیفته تر از پیش /حمیده رضایی
«الهی و ربّی من لی غیرک»
آهسته می گذرم از توالی این روزهای سرد، بی توشه ای.
دست هایم محتاج نوراند.
هزاران فانوس بی فروغ در سرانگشت هایم خاموش و روشن می شوند و چشم هایم عطشناک رسیدن اند.
هر چه برهوت، برپاهای عبورم می پیچد، هر چه دیوار، بر شانه های حقیرم آوار می شود؛ خدایا! دریچه ای برای پرواز می خواهم به سمت بی کرانگی ات، باید از خویش بگسلم به هوای تو که سرشارم از خویش بریدن را و به تو پیوستن را.
هوایم آبستن حادثه است، روزهایم بوی تکرار می دهند در پیوستگی مداوم هیچ، باغستان های دور خیالت، مرا به خویش می خواند و من شیفته تر از پیش، از خاک، میل گذشتن دارم.
نگاهم می کاوند کرانه های غم گرفته آسمان را؛ آن گونه که پرنده ای در قفس، روزنه های باز را به سوی پرواز.
بر دوش می کشم بار گناهانم را؛ آن چنان که زانوان بی رمقم درهم شکسته می شود و طنین فریادم آسمان ها را می شکافد، دستی کجاست تا بتکاند غبارمانده بر بال و پرم را؟ دستی که پرواز دهد مرا تا بی کرانگیِ عبور از مرز مکان و زمان، نگاهم می چکد از انتظار بیهوده لحظات.
پروردگارا! کدام دریچه، دهان آرزوهایم را می بندد؟
تا بال های پروازم گسترده است، کدام آسمان مرا به خویش می خواند؟
ص:2